گنجور

سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۸

 

پادشه پاسبانِ درویش است

گرچه رامِش به فَرِّ دولت اوست

گوسپند از برایِ چوپان نیست

بلکه چوپان برایِ خدمتِ اوست

یکی امروز کامران بینی

[...]

۶ بیت
سعدی
 

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۴

 

پیرمردی لطیف در بغداد

دخترک را به کفشدوزی داد

مردکِ سنگدل چنان بگزید

لبِ دختر، که خون از او بچکید

بامدادان پدر چنان دیدش

[...]

۶ بیت
سعدی
 

سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۸

 

هر که را بر سِماط بنشَستی

واجب آمد، به خدمتش برخاست

گوش تواند که همه عمر وی

نشنوَد آوازِ دف و چنگ و نی

دیده شکیبد ز تماشایِ باغ

[...]

۶ بیت
سعدی
 

سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۵

 

دو عاقل را نباشد کین و پیکار

نه دانایی ستیزد با سبکسار

اگر نادان به وحشت سخت گوید

خردمندش به نرمی دل بجوید

دو صاحبدل نگه دارند مویی

[...]

۶ بیت
سعدی
 

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۱

 

به صورت آدمی شد قطرهٔ آب

که چل روزش قرار اندر رحم ماند

و گر چل ساله را عقل و ادب نیست

به تحقیقش نشاید آدمی خواند

جوانمردی و لطف است آدمیت

[...]

۶ بیت
سعدی