گنجور

 
شاطر عباس صبوحی

تا مرا عشق تو، ای خسرو خوبان به سر است

پند هفتاد و دو ملت به برم بی‌اثر است

نه من اندر طلبت بر در دیر و حرمم

هر که جویای جمال تو بود، دربدر است

می‌نماید که تو از خیل پریزادانی

کی به این دلبری و حسن و لطافت بشر است؟

واعظ از عشق رخت منع من زار کند

گرچه پندش پدرانه است ولی بی‌اثر است

دل مبندید به اوضاع جهان هیچ که من

آزمودم، همه اوضاع جهان بی‌ثمر است

عاشق کوی تو از تیغ نگرداند روی

تیغ ابروی تو را جان صبوحی سپر است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode