قطعهٔ شمارهٔ ۹۲
کیمیای ولایتی دارم
مس جسم بشر چو زر سازم
قلعی و زاج با نشادر و ملح
گاه شمسی و گه قمر سازم
دُرفشانی کنم به گاه سخن
عقد زیبق از آن گهر سازم
نزد من خاک و زر یکی باشد
زان که من خاک را چو زر سازم
هرچه سازم به عشق سید خوش
همچو زر خوب سازم ار سازم
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.