گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

پادشاه و گدا یکیست یکیست

بینوا و نوا یکیست یکیست

دردمندیم و درد می نوشیم

دُرد و درد و دوا یکیست یکیست

جز یکی نیست در همه عالم

دو مگو چون خدا یکیست یکیست

آینه صد هزار می بینم

روی آن جانفزا یکیست یکیست

مبتلای بلای بالاشیم

مبتلا و بلا یکیست یکیست

قطره و بحر و موج و جوهر چهار

بیشکی نزد ما یکیست یکیست

نعمت الله یکی است در عالم

طلبش کن بیا یکیست یکیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode