گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

هر بنده که سوی شه برد راه

هم شاد بود به دولت شاه

ما شاه درون پرده دیدیم

دیگر نرویم سوی خرگاه

ای شاه تو قرص آفتابی

ما خاک محقریم در راه

تو جان طلبی و ما نخواهیم

هستیم در این سخن به اکراه

ما زان تو ایم هر چه داریم

العبد و ماله لمولاه

هست از نظر تو ناظر حق

سلطان دو کون نعمت الله

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode