گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

ما ازین خلوت میخانه به جائی نرویم

از چنین آب و هوائی به هوائی نرویم

عشق شاه است و روان از پی او می گردیم

در پی عاقل مسکین گدائی نرویم

نرویم از در میخانه به جائی دیگر

جنت ماست از این خانه به جائی نرویم

دُردی درد که یابیم خوشی نوش کنیم

دردمندیم پی هیچ دوائی نرویم

به هیاهوی رقیبان نرویم از در تو

دایما گرچه بگوئیم دعائی نرویم

نعمت الله به همه کس چو عطا می بخشد

ما از او تا نستانیم عطائی نرویم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode