گنجور

 
سنایی

قوت دین حق ز عمّر بود

خانه دین بدو معمر بود

جگر مشرکان پر از خون کرد

کبرشان از دماغ بیرون کرد

از پی معدلت میان‌، او بست

کمر عدل در جهان‌، او بست

عادت بدعت از جهان برداشت

که کژی جز که در کمان نداشت

برتر از چرخ بود پایهٔ او

دیو بگریختی زسایهٔ او

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode