گنجور

 
صائب تبریزی

نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر از من

خدا ناکرده در دل رنجشی داری مگر از من؟

بگو تا گریه را دامان کوشش بر کمر بندم

اگر بر دل غباری داری ای روشن گهر از من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode