گنجور

 
صائب تبریزی

می خرامید و صبوح از می بی غش زده بود

لاله ای بود که سر از دل آتش زده بود

ای مه عید کجا گم شده بودی دیروز؟

که کمان ابروی من دست به ترکش زده بود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode