گنجور

 
صائب تبریزی

رفت ایام جوانی، شوق در جانم نماند

هایهوی عندلیبان در گلستانم نماند

از پشیمانی سخن در عهد پیری می زنم

لب به دندان می گزم اکنون که دندانم نماند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode