قربانیان شکفته به قصاب برخورند
چون پل بغل گشاده به سیلاب برخورند
جمعی که ره به چاشنی فقر برده اند
بر روی بوریا ز شکر خواب برخورند
صاف جهان به مردم خاموش می رسد
لب بسته کوزه ها ز می ناب برخورند
اقبال دیدگان به گنهکار و بیگناه
با جبهه گشاده چو محراب برخورند
چون ذره می دوند به هر کوچه عاشقان
شاید به آفتاب جهانتاب برخورند
سر گشتگی به طالع جمعی که آمده است
در چشمه سیراب به گرداب برخورند
هر کس دعا کند به اجابت قرین شود
در هر کجا به یکدگر احباب برخورند
جمعی که از یگانگی نور آگهند
هر شب که شمع نیست ز مهتاب برخورند
صائب سراغ بحر کنند وروان شوند
از سر گذشتگان چو به سیلاب برخورند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.