گنجور

 
صائب تبریزی

دمید صبح تجلی به جان شتاب کنید

ز سردسیر جهان رو به آفتاب کنید

درین محل که گشوده است صبح دفتر فیض

ستاره ای ز برای خود انتخاب کنید

کنون که زر به سپر بخش می کند خورشید

چه لازم است نظر را سیه به خواب کنید

هوای عالم بالا کنید چون شبنم

بس است چند اقامت درین خراب کنید

ز روی دل بفشانید گرد هستی را

نظر به شاهد مقصود بی حجاب کنید

مگر رسید به پابوس بحر چون سیلاب

به آه گرم دل سنگ خویش آب کنید

عمارت نفس پوچ را بقایی نیست

ز بحر چند جدا خانه چون حباب کنید

ز خون دیده خود می به ساغر اندازید

ز رنگ چهره خود سیر ماهتاب کنید

چراغ دولت بیدار را فروغی نیست

نظر به گوشه آن چشم نیمخواب کنید

ز شعر مولوی روم چون بپردازید

موحدان غزل صائب انتخاب کنید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode