گنجور

 
صائب تبریزی

لطف و قهر زمانه هر دو یکی است

گره دام و دانه هر دو یکی است

پشت و رو نیست کار دنیا را

شب و روز زمانه هر دو یکی است

دیده خوابناک غفلت را

صور حشر و فسانه هر دو یکی است

خنده برق در سبکسیری

با نشاط زمانه هر دو یکی است

خاکساران بی تعین را

مسند و آستانه هر دو یکی است

نقد باشد قیامت عاشق

پیش ما گور و خانه هر دو یکی است

نیست از هم جدا دل و دلدار

چون دو لب، این دو دانه هر دو یکی است

جلوه آب خضر در ظلمات

با شراب شبانه هر دو یکی است

خانه با یار خانگی زیباست

ورنه زندان و خانه هر دو یکی است

ما که از بال خویش در قفسیم

بیضه و آشیانه هر دو یکی است

نسبت کشتی شکسته ما

با کنار و میانه هر دو یکی است

صائب این آن غزل که تنها گفت

بد و نیک زمانه هر دو یکی است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode