جان رمیده را به جهان بازگشت نیست
دست بریده را به دهان بازگشت نیست
شبنم دو بار بازی بستان نمی خورد
دل را به رنگ و بوی جهان بازگشت نیست
از اشک و آه خویش ندیدم نتیجه ای
در طالع شرار و دخان بازگشت نیست
دل چون ز دست رفت نیاید به جای خویش
یاقوت را به سینه کان بازگشت نیست
هر رقعه ای که می کنم انشا به آن نگار
در طالعش چو برگ خزان بازگشت نیست
پای به خواب رفته ما را چو پای خم
دیگر به خاک کوی مغان بازگشت نیست
افکنده سپهر نگردد دگر بلند
تیر شهاب را به کمان بازگشت نیست
جستیم از کشاکش چرخ از شکستگی
تیر شکسته را به کمان بازگشت نیست
مرغ ز دام جسته نیفتد دگر به دام
صائب مرا به ملک جهان بازگشت نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.