بخش ۱ - سر آغاز: خدا را ندانست و طاعت نکرد
بخش ۲ - حکایت: مرا حاجیی شانه عاج داد
بخش ۳ - حکایت: یکی پر طمع پیش خوارزمشاه
بخش ۴ - حکایت: یکی را تب آمد ز صاحبدلان
بخش ۵ - حکایت در مذلت بسیار خوردن: چه آوردم از بصره دانی عجب
بخش ۶ - حکایت: شکم صوفیی را زبون کرد و فرج
بخش ۷ - حکایت در عزت قناعت: یکی نیشکر داشت بر طبقری
بخش ۸ - حکایت: یکی را ز مردان روشن ضمیر
بخش ۹ - حکایت: یکی نانخورش جز پیازی نداشت
بخش ۱۰ - حکایت: یکی گربه در خانه زال بود
بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت: یکی طفل دندان برآورده بود
بخش ۱۲ - حکایت: شنیدم که صاحبدلی نیکمرد
بخش ۱۳ - حکایت: یکی سلطنت ران صاحب شکوه
بخش ۱۴ - گفتار در صبر بر ناتوانی به امید بهی: کمال است در نفس مرد کریم
بخش ۱۵ - حکایت در معنی آسانی پس از دشواری: شنیدم ز پیران شیرین سخن