گنجور

 
سعدی

یکی در نشابور دانی چه گفت

چو فرزندش از فرض خفتن بخفت؟

توقع مدار ای پسر گر کسی

که بی سعی هرگز به جایی رسی

سمیلان چو می بر نگیرد قدم

وجودی است بی منفعت چون عدم

طمع دار سود و بترس از زیان

که بی بهره باشند فارغ زیان

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode