گنجور

 
رضی‌الدین آرتیمانی

در وادی معرفت نه گیر است و نه دار

کانجا همه بر هیچ نهٰادند سوار

رفتم که زمعرفت زنم دم، گفتا

دریا به دهان سگ مگردان مردار

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode