گنجور

 
عبید زاکانی

گفتم عقلم گفت که حیران منست

گفتم جانم گفت که قربان منست

گفتم که دلم گفت که آن دیوانه

در سلسلهٔ زلف پریشان منست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode