گنجور

 
مولانا

در دست اجل چو درنهم من پائی

در کتم عدم در افکنم غوغائی

حیران گردد عدم که هرگز جائی

در هر دو جهان نیست چنین شیدائی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode