غزل شمارهٔ ۶۷۷
عجب آن دلبر زیبا کجا شد
عجب آن سرو خوش بالا کجا شد
میان ما چو شمعی نور میداد
کجا شد ای عجب بیما کجا شد
دلم چون برگ میلرزد همه روز
که دلبر نیم شب تنها کجا شد
برو بر ره بپرس از رهگذریان
که آن همراه جان افزا کجا شد
برو در باغ پرس از باغبانان
که آن شاخ گل رعنا کجا شد
برو بر بام پرس از پاسبانان
که آن سلطان بیهمتا کجا شد
چو دیوانه همیگردم به صحرا
که آن آهو در این صحرا کجا شد
دو چشم من چو جیحون شد ز گریه
که آن گوهر در این دریا کجا شد
ز ماه و زهره میپرسم همه شب
که آن مه رو بر این بالا کجا شد
چو آن ماست چون با دیگرانست
چو این جا نیست او آن جا کجا شد
دل و جانش چو با الله پیوست
اگر زین آب و گل شد لاکجا شد
بگو روشن که شمس الدین تبریز
چو گفت الشمس لا یخفی کجا شد
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حسام الدین سراج » قصه گیسو » سرو خوش بالا
علیرضا افتخاری » مهمان تو » ساز و آواز دوبیتی
برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
سعید رمضانی نوشته:
ابیاتی از این غزل زیبا را استاد علیرضا افتخاری در آلبوم مهمان تو در آوازی زیبا اجرا نموده اند.
رضا اهور نوشته:
یاهو…
به نظر میرسد که
این غزل را مولانا در دوری از شمس تبریزی سروده است.
امین افشار نوشته:
چو آنِ ماست، چون با دیگرانست؟؟!!
چو این جا نیست او، آنِ جا کجا شد؟؟
امین افشار نوشته:
بگو روشن که شمس الدین تبریز
چو گفت الشمس لا یخفی، کجا شد؟!؟