گنجور

 
محتشم کاشانی

وقت آن شد که به شمشیر زبان

جدل آغازم و کارت سازم

نقد عزت که نه شایستهٔ توست

از تو بستانم و کارت سازم

هر لباسی که بدوزم از هجو

زیب قد چو منارت سازم

واندرین شهر به صد رسوائی

بر خر هجو سوارت سازم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode