گنجور

 
مهستی گنجوی

آن بت که رخش رشک گل و یاسمن است

وز غمزهٔ شوخ فتنهٔ مرد و زن است

دیدم به رهش ز لطف چون آب روان

آن آب روان هنوز در چشم من است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode