بخش ۱۷ - شنیدن لیلی، آوازهای دف تزویج مجنون، و ازان حرارت سوخته شدن
گویندهٔ این کهن فسانه
زان شعله چنین کشد زبانه
کان شمع نهان گداز شب خیز
پروانه صفت بر آتش تیز
کبکی که شکسته بال باشد
شاهین زندش چه حال باشد
چون غم زده را در آن تحیر
از خوردن غم درونه شد پر
بس کانده سینه شد فزونش
از دل به دهن رسید خونش
تیمار دلش، به جان نگنجید
جان خود چه، که در جهان نگنجید
شد در پی آنکه دل بکاود
وز غم قدری برون تراود
کاغذ طلبید و خامه برداشت
ترتیب سواد نامه برداشت
سودای جگر به نامه میریخت
خونابه ز نوک خامه میریخت
کاغذ چو تمام شد، نوردش
از خون دو دیده مهر کردش
وانگه طلبید قاصدی چست
کز باد به تک حریف میجست
دادش که: ببر بر آن خرابش
باز آور به من رسان جوابش
قاصد شد و آن صحیفه را برد
وآنجا که سپردنیست، بسپرد
مجنون، که بدید نامهٔ دوست
میخواست برون فتادن از پوست
دید از قلم جراحت انگیز
در دوده سرشته آتش تیز
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
خلیل نوشته:
بخش ۱۷ بیت های :
۴- در ان >>>> در آن
۵- کانده >>>> که اندوه . چون خواننده اگر ندادند کانده همان که اندوه است , هرجا بگردد معنی کانده را پیدا نمی کند.
۱۲- بران >>>> بر آن
۱۳- وانجا>>>> و آنجا
۱۳- سپرد دنیست >>> سپردنی است
—
پاسخ: با تشکر، غیر از مورد «کاندر» و «سپرد دنیست» که به صورت «سپردنیست» تصحیح شد باقی موارد مطابق فرموده تصحیح شد.
خلیل نوشته:
وظیفه ی ما درست نوشتن است. دریافتن آهنگ درست شعر و جفت کردن واژه ها بر عهده خواننده است. در غیر اینصورت ساختار درست واژه ها بهم می ریزد. با تشکر بسیار از توجه و لطفتان.
حمیدرضا نوشته:
@خلیل:
بحث در مورد مسألهای که به آن اشاره کردید و مواردی همچون «کاندر» و مانند آن مدنظرتان بوده،از حوصلهی حاشیهی شعرها خارج است و فکر میکنم جای دیگری باید به آن پرداخته شود.
اما لازم میدانم برخی دلایلی را که با استناد به آنها مواردی مانند «کاندر» را به صورت «که اندر» تصحیح نمیکنم متذکر شوم:
دلیل اول این است که این رسمالخط در منابع اولیهی گنجور (ریرا و درج) به کرات استفاده شده و تغییر آن در بعضی شعرها باعث ایجاد یک رسمالخط دوگانه میشود. با توجه به این که حجم شعرها زیاد است بعید است به این زودیها با این سیستم بتوانیم همه را یکدست کنیم بنابراین تلاش میکنیم تا رسمالخطی را که مشکل مهمی ایجاد نمیکند حفظ کنیم.
دلیل دوم برای مواردی مثل «کاندر» -برای من حداقل- این است که این طرز نوشتن را من در کتابهای درسی دوران تحصیلم به وفور دیدهام. مطمئناً کتابهای درسی نیز از سلایق مؤلفانشان تبعیت میکنند اما به لحاظ آن که مخاطب آنها یک جمعیت چند ده میلیونی از محصلان است این سلایق را میتوان به آسانی و بدون نیاز به آموزش مجدد به استاندارد پذیرفته شده تبدیل کرد.
شما بحث مشکل خوانندهای را مطرح کردید که معنای «کاندر» را نمیداند، اما به نظر شما خوانندهای که چنان مشکلی دارد به راحتی متوجه خواهد شد که «که اندر» را در این مصرع چگونه باید بخواند؟
در هر صورت این بحث را میتوان ادامه داد ولی شاید به دلیل در دسترس نبودن استانداردهای پذیرفته شده و مدون -حتی با تکیه بر دلایل متعدد-، این بحث بیشتر بحث در مورد سلایق باشد تا حقایق قابل پذیرش.
رضا نوشته:
با سلام. خواستم بگم که الان خمسه امیر خسرو دهلوی کنار دست من موجود است و بنده در حال شرح یکی از قسمت های مجنون و لیلی هستم، اما تعداد ابیات کتاب۲۷ تا است ،در حالی که در گنجور ۱۵ بیت بیشتر یافت نمی شود.مورد بعدی عنوان های شعر هاست، آقا والا عنوانی که برا این قسمت هستش هیچ ربطی با متن شعر داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟. عزیز من بعد از هر شعر عنوان آن ذکر شده ،یه نگاه به کتاب بندازید متوجه می شید. شما باید کاری کنید که آثارتون معتبر باشه، حیفه بابا این سایت خوب این همه ناقص باشه. با تشکر