گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

هر کرا خال عنبرین باشد

گر کند ناز، نازنین باشد

غمزه ات چون کمین کند بر خلق

ترک جانباز در کمین باشد

روی تو خرمن گلی ست، از آنک

خرمن ماه خوشه چین باشد

تا ترا نیز قصد جان و دل است

کار ما نزد عقل و دین باشد

در سماعی که عشقبازان را

بزم پر آه آتشین باشد

آستین برفشان که بهر نثار

همه را جان در آستین باشد

پیش رخساره منور تو

روی خورشید بر زمین باشد

آفرین بر جمال تو که بر او

ز آفریننده آفرین باشد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode