شمارهٔ ۷۸۲
عافیت را بر زمین گردی نماند
مردمی را در جان مردی نماند
خاک بر فرق جهان زان کز وفا
در همه روی زمین گردی نماند
زان نمی خیزد چمن کز بهر او
مرصبا را هم دم سردی نماند
کیمیا شد زر چنان کز رنگ او
بوستان را هم گل زردی نماند
غصه را بر خود فروبر، خسروا
چون همه درد است و همدردی نماند
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.