گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

شهسوارانی که فتح قلعه دین کرده‌اند

التماس همت از دل‌های مسکین کرده‌اند

پاکبازان سر کوی خرابات فنا

در مقام سرفرازی خشت بالین کرده‌اند

سنگسار لعنت جاوید مر ابلیس را

از برای کوری چشمان خودبین کرده‌اند

آهوی چین را جگر در نافه سودا بسوخت

تا حدیث سنبل زلف تو در چین کرده‌اند

جلوه فرهاد بین کز غیرت آن خسروان

نام خود نقش نگین لعل شیرین کرده‌اند

حلقه زلف تو دارد هر شبی در گوش دل

گر چه او را حلقه‌ای از ماه و پروین کرده‌اند

زاهدان تسبیح می‌خوانند و خسرو نام دوست

ذکر هر کس آنچنان باشد که تلقین کرده‌اند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode