آن دل خراب شد که تو آباد دیدهای
وان سینه غم گرفت که تو شاد دیدهای
بازارِ عیش و خانهٔ هستی و کویِ عقل
ویرانهها شد آن همه کآباد دیدهای
عمریست تا به دامِ بلایی اسیر ماند
آن جانِ نازنین که تو آزاد دیدهای
نزدِ من، ای حسود، تو بایستیی کنون
تا خان و مانِ دل همه بر باد دیدهای
ای پندگوی، همرهِ من در عدم نهای
تا از غمِ وِیَم علف و زاد دیدهای
ای مرغِ عاشق ار تو بدانستهای وفا
در رنجِ خویش راحتِ صیاد دیدهای
خسرو، به بوستان چه رَوی دل دگر طرف؟
کاش از نخست در گل و شمشاد دیدهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.