گنجور

 
اقبال لاهوری

دیار شوق که درد آشناست خاک آنجا

به ذره ذره توان دیده جان پاک آنجا

می مغانه ز مغ زادگان نمی گیرند

نگاه می شکند شیشه های تاک آنجا

به ضبط جوش جنون کوش در مقام نیاز

بهوش باش و مرو با قبای چاک آنجا

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode