گنجور

حاشیه‌گذاری‌های همایون وصال

همایون وصال


همایون وصال در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:

این شعر در مورد سحرشب قدراست که قرآن مجید به حضرت محمد نازل شده از زبان حضرت محمد.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

واندران ظلمت شب آب حیاتم دادند

غصه حضرت محمد این بود که معجزه ای برای اثبات پغمبر بودنش نداشت و عام به او گوش نمیکردند و او را اذیت میکردند.  در شب قدر که قرآن مجید بر او نازل شد از این غصه نجا ت پیدا کرد.

بیخود از شَعشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند

باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند

پرتو ذاتم منظور پروزدگار است.  ذات ما نعمتی است که پرورگار بما داده است. از پرتو پروردگار از خودبیخود شدم

صفات ما هم نعمتی است که پروردگار بما داده است.  صفات پروردگار بسیار عالیست.  به همین جهت میگوید از جام تجلی صفاتم.  پس پرورگار از صفات عالی خود به حضرت محمد مرحمت کرده است.

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند

منظور از تازه برات قرآن مجید است. بقیه  بیت واضح هست

بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال
که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند

منظور آینه قرآن مجید است که وصف خداوند را میکند.  بعد از این روی من است وقرآن مجید.  که در آن خبر از جلوه ذاتم، منظور پروردگار است میدهد.  یعنی بعد این قرآن میخوانم.  گویند اگر میخواهی پروردگار با تو صحبت کند قرآن مجید را بخوان.

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟
مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

در مورد حضرت محمد است.
هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

چون هاتف (خداوند) به من در مقابل جور وجفای مردم صبر وثبات داد میدانستم که این مژده ای است که روزی خداوند به من این دولت (قرآن مجید) را میدهد.
این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند

هم میتواند از زبان حافظ باشد که با صبر زیاد قرآن ‌‌را به ۱۴ روایت حفظ کرده بوده و غزلهای بسیار زیبایی سروده.  وهم از زبان حضرت محمدکه سخنران ماهری بوده وصبر کرده تا قرآن مجید بر او نازل شود.  در هردو مورد شاخ نبات منظور قرآن مجید است

همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود
که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند

این بیت چنانکه واضح است از زبان حافظ است که با نیایش بدرگاه پروردگار درایام سحر و دیگر سحرخیزان از غم ایام نجات یافته است.

تصور میکنم منظور حافظ این هست که اگر ایمان به خدا داشته باشیم و وضایف مذهبی مثل خواندن نماز و قرآن را فراموش نکنیم از بند غم ایام نجات پیدا میکنیم.

غزلیات حافظ را میتوان بطور خیلی متفاوت تفسیر کرد، چون او شاعری بسیار توانا ومتفکر بوده است. تفسیر این غزل اینگونه به نظر من آمده.