گنجور

حاشیه‌ها

مهدی ایماشی در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۲ در پاسخ به محمدعلی طهماسب زاده دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۹:

ریشه این فرضیه کجا است و از چی گرفته شده؟ از نظر زمان یا شخصیت یا هرچیزی که بشه بهش ارجاع داد؟ چندمین باره که با این موضوع برخورد میکنم و میخوام واقعا بدونم این فرضیه از کجا اومده و چقدر میتونه درست باشه و یا بلعکس، ممنون میشم بهم کمک کنید.

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۸ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۶ - قصهٔ مسجد اقصی و خروب و عزم کردن داود علیه‌السلام پیش از سلیمان علیه‌السلام بر بنای آن مسجد:

سلام 

 اگر به بخش ۱۶  بخش قبلی که امتحان کردن فرد یهودی از امام علی ع  بود مراجعه کنی با این بیت تمام شد 

آن زمان کت امتحان مطلوب شد ///مسجد دین تو پر خروب شد  یعنی هرزمان با معیار های بشری قصد امتحان خداوند را داشتی بدان مسجد ایمانت را با گیاه خرنوب (گیاهی که در عمارتی بروید آن را ویران میکند) خراب کردی،  پس از آن مولانا داستان ساخت مسجد القصی را بیان میکند ودر  سر فصل آن آورده قصه مسجد اقصی وخروب  وعزم کردن داوود ع.....  نمیدانم این خروب در بیت پایانی او را به نوشتن این بخش واداشته  وجنگ‌های بین ادیان مسیحیت واسلام ویهودیان که در نهایت باعث تخریب این مکان گردیده خدا بهتر میداند ولی مولانا از آوردن این حکایت  قصد داشته موضوعاتی مثل فنای فی الله ،  اتحاد انبیا واولیای الهی ،وجبر واختیار  را تفهیم کند حال معنی ابیات مورد نظر شما : در بیت قبلی  در موردجبر واختیار داشت صحبت میکرد وفرمود  اگر سالک از وجود موهوم خود فانی نگردد از قدرت اختیار خود  لذتی نخواهد برد ( چاشنی کنایه از حلاوت ولذت است)  وترک کردن لذات مادی  در مثل خوردن وآشامیدن ، خود اصل لذت بردن است  به تعبیر دیگر لذت خوردن وآشامیدن نسبت به ترک لذت بردن از ماکولات واشربه،  در فرع میباشد  واصل  لذت بردن،ترک لذات مادی وحیوانی است  در بیت بعد میگوید هرچند چنین شخصی تعمدا خود را از انتفاع از لذات  مادی محروم میکند ولیکن وجود او خود اصل لذت وجاذب لذات معنوی میگردد . 

ببخشید ساده تر از این نمیتوانستم حق مطلب را ادا کنم شاد باشی عزیز

    

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۰ - حکایت:

سلام آقا رسول 

  عزیزم  بقول فرهنگ لغت این از مبهمات است ومنظور  افراد مشخص ومعینی نیست  وبجای این وآن ویا فلان وبهمان بکار می‌آید  البته منشا ان در آموزش صرف ونحو عربی  برای آموزش فاعل ومفعول  در جمله است  وآن مثال اینگونه بیان میگردد   ضرب عمرا زیدا  وکان زیدا مفعولا 

یعنی عمر زید را زد و زید در این جمله مفعول فعل زدن است  وشاید بکار بردن  واژه زید برای دوست دختر در بین جوانان امروزی از همین بحث مفعولیت زید نشات گرفته است  والله اعلم  داستانی  غیر مستند نیز  نقل گردیده بدین مضمون که وزیر ترک زبانی که مشغول فرا گیری عربی بوده  از تمامی اساتید خود می پرسیده که چرا عمر همیشه زید را میزند  وچون ایشان پاسخی نداشتند آنها به زندان می انداخته الی آخر ....که در کتابخانه دیجیتالی تبیان میتوانید ادامه حکایت را بخوانید 

البته حال که صحبت از زید شد دکر این نکته هم خالی از لطف نیست که زیدیه یکی از فرق تشیع است که غالب پیروان آن در یمن و جنوب عربستان می باشند که در  امامت امام علی ع امام حسن ع وامام حسین ع با شیعیان اثنی عشری  هم عقیده میباشند ونام این فرقه از نام امام پنجم ایشان بنام زیدبن علی اقتباس گردیده است .

 شاد باشی عزیز  

 

 

رسول لطف الهی در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:

چیست ازعسل شیرینتر؟سرکه مفت.عبیدزاکانی

رسول لطف الهی در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۱۰ در پاسخ به محمد کشاورز دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:

احسنت به نظر درست میاد.چون میز کوچک عسلی هم دراصل منبت های طلایی دارد.

رسول لطف الهی در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۰ - حکایت:

عمروزید کیست؟ممنون اگر توضیح دهید

احمدرضا نظری چروده در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۴:

دربیت

هرکه ایامی چراغی برفروخت

چون تمام افروخت بادش در دمید

صحیح بیت براساس نسخه قزوینی وغنی به این صورت است

هر  به ایامی چراغی برفروخت

چون تمام افروخت بادش در دمید

که ضمیر مبهم "هر" به جای فاعل نشسته است

 

سحر در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۶ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:

🌹

دکتر صحافیان در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:

در لحظه صفر آفرینش هر که را پادشاهی فنا و نیستی بخشیدند، جام خواسته‌ها( فنا و نداشتن هیج خواسته‌ای= رسیدن به همه خواسته‌ها) جاودانه مونس جانش هست.
۲-همان لحظه که از چنین جام شرابی، خواستم توبه کنم، گفتم میوه این تصمیم جز پشیمانی نخواهد بود.
۳- گیرم که چون سوسن سجاده به دوش افکنم، اما چگونه مسلمان صاف‌دلی باشم وقتی چون گل سرخ بر خرقه رنک شراب دارم.
۴- آری بی‌روشنایی جام شراب، در خلوت نمی‌توانم بنشینم چرا که صاحب‌دلان باید در زاویه‌ای نورانی سلوک کنند.
۵- شوق و اراده‌ای والا داشته باش! اگر جام جواهر نشان هم نباشد، آب انگور برای رند وارسته چون یاقوت سرخ است.
۶- گرچه ظاهر ما را پریشان می‌بینی، اما هیچ وقت کم ارزشش نشمار، که گدای کشور عشق مورد حسادت پادشاه است.
۷- ای دل سرگشته! اگر می‌خواهی خوش‌نام باشی، با بدها هم‌نشینی نکن! چرا که انتخاب بدی خود دلیل نادانی است( خانلری: بدپسندی)
۸- اکنون در بهار، محفل انس عاشقان است و شعرها جاری است و نگرفتن جام شراب از معشوق، سنگینی و ملالت روح است.
۹- دیروز عزیزی می‌گفت: حافظ پنهانی شراب می‌خورد، خب اگر نوشیدنش عیب باشد، پوشیده باشد بهتر نیست؟
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۵ - گدای عشق:

در اشتباه بشد عمر و من یقین دارم،

پوریا سجادی در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

به نظر من الله اکبر فقط معنای اذان میدهد. چون گفته گوش روزه دار. چشم در مصراع اول آمده. این بعیده منظور شاعر بوده باشه

کوروش در ‫۴ ماه قبل، شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۶ - قصهٔ مسجد اقصی و خروب و عزم کردن داود علیه‌السلام پیش از سلیمان علیه‌السلام بر بنای آن مسجد:

 

در جهان گر لقمه و گر شربتست

 

لذت او فرع محو لذتست

 

گرچه از لذات بی‌تاثیر شد

 

لذتی بود او و لذت‌گیر شد

 

یعنی چه ؟

 

پوریا سجادی در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۹ در پاسخ به محمد ایران دوست دربارهٔ صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹:

سعی کنید با این دید بهش نگاه کنید

دل بردی از من به یغفا

مستفعلن فاعلاتن

هجا ها به ترتیب: بلند بلند کوتاه بلند بلند کوتاه بلند بلند

یعنی دو تا بلند یدونه کوتاه. 

 

مهرداد .. در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲ - در ستایش اتابک سعدبن ابوبکر بن سعدبن زنگی بن مودود:

اگه بیت آخر رو حذف کنیم دیگه قصیده به حساب نمیاد این شعر ها یکم مشکوکن

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۷ در پاسخ به Pedram Parvardeh دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او:

سلام دوست گرامی

  به بیت قبل توجه بفرمایید در آنجا میگوید که طبیبان "  گر خدا خواهد " یا همان انشالله نگفتند  مراد از ترک استثنا بر اساس آیه ۱۸ سوره قلم  که آمده است " ولا یستثنون " به معنی هیچ استثنا نکردند یا همان انشاالله نگفتند ،است و آن داستان باغی پر محصول است که صاحبان آن  از مشیت وقدرت الهی غافل شدند  وقصد جمع آوری محصول  بصورت مخفیانه در صبحگاهان را داشتند تا سهمی به فقرا نپردازند که متاسفانه در کمال ناباوری باغ را ویران و سوخته دیدند  باز همین موضوع در سوره کهف آمده آنجا که خداوند به پیامبر میفرماید تو هرگز مگو که من اینکار را فردا انجام میدهم مگر آنکه بگویی انشا الله اگر خدا بخواهد (آیه ۲۳ و۲۴) انگاه برای مثال داستان کسی را می آورد که باغی پر محصول داشت وچون به دیگران فخر میفروخت وذکر استثنا نکرد صبحدم که برای چیدن محصول رفت باغ خود را ویران دید( آیات ۳۲ الی ۴۲)  پس روشن گردید ترک استثنا یعنی فراموشی قدرت ومشیت وخواست الهی در به نتیجه رسیدن امور یا همان انشاالله گفتن قبل از هر کاری 

معنی بیت مورد نظر شما : این ترک استثنا کردن یا به عبارتی انشاالله نگفتن طبیبان در اثر غفلتی بود که بر دلهای آنها مستولی شده بود  وگفتن این ذکر بصورت لقلقه زبان ویک عادت شرط نیست ( عارض حالتی است) در بیت بعدی میفرماید چه بسا کسانی که ذکر استثنا را بر زبان نمی آورند ولیکن این موضوع که حدوث امور در دنیا فقط با مشیت الهی صورت میپذیرد را قلبا"   معتقدند واین مهم با جان ایشان پیوند خورده است . 

البته ناگفته نماند که در حاشیه قبلی خودم و روفیای گرامی نیز معنی بیت مورد سوال شما پاسخ داده شده است که معلوم است حضرتعالی به حاشیه ها توجه کافی نداشته اید. 

 

 شاد باشی عزیز

 

 

 

 

جاماسپ شاه در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:

درود 

دوستان دیندار 

خواهشا برید همین منبع کاغذی گنجور رو تهیه کنید 

و همین ۱۷۸ رباعی رو بدون هیچ تفسیر دیگری فقط با ذهن باز بخونید یک دور 

سپس اون ها رو با دقت برای خودتون تفسیر کنید و روی کاغذ بنویسید. سپس تفسیر خودتون بگذارید کنارتون و تک تک نظرات اینجا و حالا هر منبع دیگری که تفسیری انجام داده رو بخونید

البته اگه به دنبال چیستی دیدگاه خیام هستید. 

البته همه باید چنین کنیم 

سپاس فراوان 

رضا صدر در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۰۶ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » از ماست که بر ماست:

با سلام و خسته نباشید. در بیت ۱۳ خط اول «خیالست» احتمالاً «خیالیست» بوده به خاطر هم قافیه‌گی با چیست

فرهود در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۲۳ در پاسخ به پوریا سجادی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

هر دو صورت مُشکین و مِشکین درست است.

و هر دو هم معنی خو‌ش‌عطر و مشک‌آلود می‌دهند و هم سیاه‌.

چنانچه تلفظ‌ مُشک و مِشک هر دو به معنی نافه آهو درست هستند.

(بر اساس فرهنگ دهخدا)

پیروز باشید

مهرداد ت در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۶ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

مثل همیشه بسیار عالی، 

من فکر می‌کنم بکار بردن ساقی بیشتر به حضرت دوست اشاره دارد.

سپاس از وجود شما 

مهرداد ت در ‫۴ ماه قبل، جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۳۰ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳:

درود بر شما، بسیار عالی، آفرین بر شما، لذت بردم 

۱
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۵۲۷۰