گنجور

حاشیه‌ها

زادان فرخ در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۰ در پاسخ به فایز بهزادی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:

شما چه مستندی دارید که بر پایه اش استاد شجریان را متهم میکنید؟ دیده مگر پا یا دست است که بجهد؟! ادعای بی پایه و اتهام زدن بر پایه آن کاریست بس ناپسند

یوسف شیردلپور در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:

وای که چقدر این شعر وغزل زیباست پرمعنای، وچقدر آشناست در عاشقی که این شعر را درک کند انگار بیت به بیتش را درتمام مراتب و مراحل زندگی ام مرور کرده وجستم و پی می‌آید هردم روح شاعرش شاد  نامش بلند باد استاد شجریان  اجرای خصوصی شهید عشق

روستای تیاقلهک جنگهای هیرکانی شمال واین اجرای بی نظیر 💛💛🥰🥰💐🖐️✋

پریشان در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۳۰ در پاسخ به حبیب شاکر دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:

درود. بسیار زیبا بود. 

Adelkorandi در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۰۳ در پاسخ به دکتر صحافیان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷ - بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبیک گفتن حق است:

درود بر شما اگر برای خواسته ای الله نمیگفت چه نیازی به لبیک داشت دکتر جان

حاجت آوردش ز غفلت سوی من

آن کشیدش مو کشان در کوی من

ممنون از سایت خوبتون 

حبیب شاکر در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸:

سلام بر همراهان معزز 

ای لب زده بر لبان ساغر هر دم 

دانی شود از نوش تو عمر خم کم؟

بی درد منوش باده کاین آب حیات 

باشد به هزار درد کاری مرهم 

سپاس از همه دوستان

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):

 سلام 

در فصل نهم بخش  چهارم موضوع  وحی از نظر مولانا مطرح گردیده که در تکمیل عرایضم در حاشیه قبلی شاید مفید فایده باشد .

 مولانا » فیه ما فیه » فصل نهم - پروانه گفت که مولانا بهاءالدین پیش از آنک خداوندگار روی نماید

 شاد باشید

پریشان در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

ویژگی خاصی که اشعار خیام دارند، اینست که تمام افراد، با هراعتقاد و هرسنی و قومیت و.. میتوانند برداشت های خودشون رو انجام بدند، یکی که جزو قشر مذهبیست، برداشت مذهبی و قشر غیرمذهبی هم برداشتی زمینی اصطلاحا می کنند. به هرحال در نهایت حکیم مارا به زندگی خوش و خوشحالی دعوت می کنه. 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمی‌گشایم هیچ کس را از یاران نمی‌شناسم کی او من باشد برو:

سلام 

  بیت چهارم وپنجم  در بعضی نسخ اینگونه آمده که با موضوع کاملا درسنخیت است:

چون تویی تو هنوز ازتو نرفت 

سوختن باید تورا  در نار تفت 

رفت آن مسکین وسالی در سفر

در فراق دوست سوزید از جگر 

عباس جنت در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۳:

تعال یعنی بیا.

چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال / خطاب لطف چو شکر به جان رسد که تعال

در آب چون نجهد زود ماهی از خشکی / چو بانگ موج به گوشش رسد ز بحر زلال

چرا ز صید نپرد به سوی سلطان باز / چو بشنود خبر ارجعی ز طبل و دوال

وقتی اجل تو را صدا زد فورا برو

صف نعال = کفش کَن، پایین مجلس

 

 

حسن خوش فکر در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:

بیت۱: عشق کو تا گرم سازد این دلِ رنجور را/در حریمِ سینه افروزد چراغِ طور را.

معنی:

بیت۲:حیرتی دارم که با این نشأه سرشارِ عشق/دار چون بر دوشِ خود دارد سرِ منصور را.

معنی:

بیت۳:چند از هر کوکبی نیشی به چشمِ من خورد؟/وقت شد کآتش زنم این خانهٔ زنبور را.

معنی:

بیت۴: ای مسیحا از علاجم دست کوته‌کن که نیست/صندلی از لای خُم بهتر سَرِ مخمور را.

معنی:

بیت۵: چون ز دل آمد غبارِ خطِ مشکینِ ترا؟/کز نظر پنهان کند دلخوش‌کنِ صد مور را.

معنی:

فرهود در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۲۵ در پاسخ به شازده کوچولو دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۲:

در پاسخ برداشت شما از باده در اینجا باید گفت که انواع شراب از جمله شراب سرخ طی فرایندی که «تخمیر سرد‌» نامیده می‌شود تهیه می‌گردند و نیازی به حرارت ندارند.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۰۱ دربارهٔ صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵:

باز دودِ دلش از خامه  و طومار گرفت

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴:

مصراع دوم بیت پنجم

حیفِ گل چون تو ، که الفت همه با خار گرفت

فرهاد در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر:

در این چند بیت، به اندازه‌ی کل شاهنامه‌ی واقعی، واژه‌های ع‌ر‌ب‌ی به چشم می‌خورد! من که تخصصی در شعر و ادبیات ندارم، بسیار بهتر و پارسی‌تر از این می‌توانم سرود. این ابیات وصله‌ی ناجوری است بر این جامه‌ی زربافت پارسی.

گذشته از این همه واژه‌ی ع‌رب‌ی در یک قطعه، که با هدف و رسالت شاهنامه و فردوسی در تضاد است، این ابیات با روحیه‌ی یکتاپرستی این بزرگمرد نیز همخوانی ندارد. چه کسی باور می‌کند فردوسی-یزدان پرست-بگوید:

منم "بنده‌ی" اَهلِ بَیتِ نَبیّ  /  "ستاینده"ی خاک پای وَصِّیّ

به امید پالایش گنجینه‌های ادب پارسی از افزوده‌های ناجور و نچسب! 

عاطفه در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

خوانش استاد جراح زاده روی این غزل زیبا؛  بسیار دلنشین است🙏

مهرداد .. در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در ستایش ملکه ترکان خاتون:

امکان نداره سعدی در مورد هیولای خون خواری مثل ترکان خاتون شعر مدح سروده باشه 

Sara Mar در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۱ در پاسخ به محمود آزاد دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:

بشنوم یا بخوانم؟ می خوانم  فعلا... ببینم روحم از تنم جدا میشه....

Sara Mar در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۶۲:

سروده اثیرالدین اخسیکتی؟

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۸ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۷ - شرح انما المؤمنون اخوة والعلماء کنفس واحدة خاصه اتحاد داود و سلیمان و سایر انبیا علیهم‌السلام کی اگر یکی ازیشان را منکر شوی ایمان به هیچ نبی درست نباشد و این علامت اتحادست کی یک خانه از هزاران خانه ویران کنی آن همه ویران شود و یک دیوار قایم نماند کی لانفرق بین احد منهم و العاقل یکفیه الاشارة این خود از اشارت گذشت:

سلام 

 الیک = بسوی تو

معنی بیت =  یعنی آن زمان که مورد حمله و گزش مار واقع بگردی سوزش نیش کک را فراموش خواهی کرد .توجه بفرمایید که سوزش کک و  نیش مار  همزمان وجود دارند ولی اولی در دومی محو میگردد.

 مقصود این است آن زمان که وجود حضرت حق در تو حلول کند وجود موهومی خود را فراموش میکنی 

در صفات حق صفات جمله‌شان

همچو اختر پیش آن خور بی نشان

وپس از آن  بحث  استغراق در ذکر حق با تمثیل زنبور به خواهش نفس ،ذکر حق به برکه آب وسالک را به کسی که از زنبورها به آب پناه میبرد  ادامه میدهد تا زمانی که غرق در ذکر حق هستی از مضرات نفس در حذر و امانی.

 

شاد باشی 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:

در بیت هشتم ، شاعر خود را گرفتار قافیه کتان کرده و به اجبار به داستان کتان و ماه رفته ...و در ادامه مصرع اول را سروده که به نظرم به نتیجه مطلوب هم نرسیده است.

۱
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۵۲۷۰