فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۲ - ذکر بشر حافی رحمة الله علیه:
نقل است که یکی با بِشر مشورت کرد که دوهزار درهم دارم. حلال میخواهم که به حج شوم.
گفت: تو به تماشا میروی. اگر برای رضای خدای میروی برو وام کسی بگزار(بدهیِ بدهکاران فقیر را پرداخت کن)، یا بده به یتیم و یا به مردی مُقِل حال (تنگدست)، که آن راحتی که به دلِ مسلمانی رسد از صد حج اسلام پسندیده تر.
گفت: رغبت حج بیشتر میبینم.
گفت: از آنکه مالها نه از وجهِ (راه و روش) نیکو به دست آورده ای،
تا به ناوجوه(ناشایست) خرج نکنی قرار نگیری!
فاتح عبدالهزاده در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۷:
چشم اگر دارد تمیز حسن و قبح اعتبار
زنگیان جامه گلگون، نوبهار(ران) لالهانداحتمالا نوبهاران صحیح است.
حسین مطهری در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:
درودها
بَسَم = بس است مرا
هوا گرفتن = پرواز کردن
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی = دیگر بس است مرا پرواز کردن که پر و بالی برایم نمانده است
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۴۰ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۱ - ذکر ابراهیم بن ادهم رحمة الله علیه:
سپاس از اطلاعات مفید تان
سپهر خاشعی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۹ - شیر و موش:
این شعر در واقع بازنویسی فوق العاده یکی از حکایات "ژان دو لا فونتن" با همان نام "شیر و موش" است.
شایان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۲ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۲۳:
با عرض سلام و درود مجدد خدمت شما برادر گرامی
خیلی متشکرم از لطف بی حد و حصرتان شما صاحب اختیارید، بنده هم بسیار خوشوقتم، همصحبتی شما مایه مباهات این جانب است
در رابطه با بخش دوم صحبتتان باید عرض کنم که کاملا با صحبت شما موافقم و الحق که تمثیل جالبی به کار بردید. همانطور که فرمودید تبعات تصمیمات متولیان سیاسی را عامه مردم پرداخت میکنند، چیزی که شوربختانه در جامعه امروز ما نیز به وفور مشاهده می شود و تاثیرشان بر زندگی مردم قطعا انکارناپذیر است. داستان های پندامیز و عبرت اموز در تاریخ کم نیستند اما به قول خاقانی دل و دیده عبرت بین نیاز است.
روز خوش، مانا باشید و برقرار
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۴۱ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۱ - ذکر ابراهیم بن ادهم رحمة الله علیه:
یکی گفت: مرا وصیتی بکن.
گفت: خداوند را یاد دار و خلق را بگذار.
دیگری را وصیت کرد. گفت: بسته بگشای و گشاده ببند.
گفت: مرا این معلوم نمیشود.
گفت: کیسه بسته بگشای و زبان گشاده ببند
عبدالرضا فارسی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۶:
در بعضی نسخه ها به جای گرشاسپ هوشنگ آمده است.
نجاتی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱ - سر آغاز:
سلام و عرض ادب
کلمه درپاش در بین 47 به چه معنا است ؟حس خفاشت سوی مغرب دوان
حس درپاشت سوی مشرق روان
سیدمحمد جهانشاهی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۵۶ دربارهٔ صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶:
گشتند به غمخواری ، در ناله و در زاری،
رسول لطف الهی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ ایرج میرزا » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱ - من گرفتم تو نگیر:
کسی که شعر مادر را اینچنین زیبا گفته همچین شعری هرگز نسروده وبنده دیوان ایرج چاپ ۱۳۰۷رادارم اصلأ چنین شعری ندارد.موفق باشید
محمد خراسانی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴:
بحر این شعر متدارک مثمن سالم
پریشان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷:
به نظرم در این رباعی خیام بهشت و وعده های بهشتی رو سخره میگیره، و در بیت دوم اشاره میکنه که اونجا جلوه ای ازین دنیاست، پس چرا نقد نگیریم و دست از آن نسیه برداریم؟
پریشان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:
برخیز بتا بیا ز بهر دل ما
حل کن به جمال خویشتن مشکل ما
یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم
زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما
سحر در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۱ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:
🌹
گزنفون در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۴:
بیت 11 ظاهرا در چاپ تک جلدی انتشارات امیرکبیر به همین صورت آمده که به لحاظ وزن و معنا قطعا مغلوط است. به نسخه 10 جلدی مرحوم فروزانفر متاسفانه دسترسی ندارم اما نادیده بعید میدانم ضبط این بیت در آنجا به همین صورت باشد. احتمالا ضبط صحیح بیت اینگونه باشد:
بگویمت که چرا شب تتق فرو آویخت
که گِردَک است و عروسی به گِردِ چادر عیش
گردک به معنی حجله زفاف چندین بار در مثنوی هم آمده است.
مهدی دلگشا عبدالملکی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:
بسیار زیبا ونغز بود، (سر آن نیست که یک قطره بما نیز چشاند)
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۱ - ذکر ابراهیم بن ادهم رحمة الله علیه:
سلام
مربع نشستن کنایه از چهار زانو نشستن است .
طبق اقوال متفاوت زیارتگاه های مختلفی از عراق وشام ولبنان و جاهای دیگربه محل دفن سلطان ابراهیم ادهم منسوب شده است که یکی از آنها در منطقه کوهپایه کرمان واقع درحدود 25 کیلومتری شمال شرق شهر کرمان است ، در میان جایی بدون سکنه وآبادانی دو مقبره قدیمی وجود دارد که مزار شاه نامیده میشود ودر افواه عمومی به محل دفن سلطان ابراهیم ادهم معروف ومشهور گردیده است وبرای دسترسی به ان میبایست با گذر از طریق روستای دران کوهپایه وعبور از رودخانه اب شوری بنام رودخانه غاربدانجا رسید نامگذاری این رودخانه بواسطه غاری در مسیر آن است که به محل چله نشینی ابراهیم ادهم شهره گردیده . در اینکه این محل واقعاً محل دفن ایشان است یاخیر هیچ سند معتبری بنده نیافتم بجز سنگ نوشته بر روی مقبره ها که آنهم از ظاهر امر مربوط به دوره های گذشته نیست ومشخص است که نصب آن مربوط به دوره معاصر است که بر روی یکی نام ابراهیم ادهم وبر دیگری نام پیامبر قوم لوط حک گردیده است وناگفته نماند که بارها این مکان مورد تخریب وکاووش سودجویان قرار گرفته وشاید سنگ های اولیه قبور نیز سرقت گردیده اند،( شنیدم که اخیرا اداره اوقاف اطاق روی مقبره ها را کلا بدلیل مسایل ایمنی وعدم استحکام بنا بدون در نظر گرفتن میراث فرهنگی مکان تخریب نموده) وذکر داستانهایی از کرامات ایشان در مسیر عبوری از طریق روستای حرجند در بخش کوهساران مثلاً دشتی است وسیع که تماماً بدون دلیل خاصی سنگ چین شده است که آن را مربوط به گمراه کردن افرادی که به دنبال ایشان بوده اند نسبت میدهند که پس از گذر زمان کماکان پابرجاست ودر صورت تخریب اعتقاد به درست شدن مجدد آن بدون همکاری کسی است .در کل فضایی خلوت وبدور از هیاهو است که برای خلوت گزینی مناسب ودارای حال وهوای عرفانی خاص خود میباشد که مورد استقبال سالکان وچله نشینان است ضمن اینکه در روزهایی از سال مثل آخرین پنج شنبه آخر تابستان وبعضی از روزهای خاص مذهبی پذیرای جمع کثیری از ساکنان محلی وارادتمندان ایشان وپخش خیرات ونذورات از سوی ایشان میباشد که سفر بدانجا خالی از لطف نیست .
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۱ - ذکر ابراهیم بن ادهم رحمة الله علیه:
گفت:وقتی غلامی خریدم. گفتم: چه نامی؟
گفت: تا چه خوانی!
گفتم: چه خوری؟
گفت: تا چه دهی!
گفتم: چه پوشی؟
گفت: تا چه پوشانی!
گفتم: چه میکنی؟
گفت: تا چه فرمایی!
گفتم: چه خواهی؟
گفت: بنده را با خواست چه کار.
پس با خود گفتم: ای مسکین! تو در همه عمر خدای را همچنین بنده بودهای؟ بندگی باری بیاموز. چندانی بگریستم که هوش از من زایل شد.
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۲ - ذکر بشر حافی رحمة الله علیه: