یوسف شیردلپور در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههایِ زار داشت، بادرود بیکران به همه عزیزان گنجوری، از همین بیت نخست پر واضح است که این شعر وغزل ربطی به هیچ حادثه ای یارخداد تاریخی ندارد، حال آنکه برداشت هرکس ازشعر همان است خود میخواهد از این بوستان پربارشعرو ادبیات برچیند، اما همین بیت اول نشان گر آنست که هرکس را که به ظاهر میبینی در ضمیرش غمی دارد گرچه گاهی مانند بلبل نعمه شیدایی سردهد گاهی هم ناله ایست جان سوز گداز 🧡🧡💙🤔💞
ارسلان بزرگمهر در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۸:
این سروده بسیار زیبا رو جان جانان استاد شجریان خیلیییی زیبا توی چهارگاه اجرا کردن
جهن یزداد در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۲:
نام کسی که شهزاده جهرم و یاور اردشیر است در کارنامه اردشیربابکان بباک و بواک است و نه سباک
جهن یزداد در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۱:
نام ان بباک است
عبدالله مکان در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:
واو قبل از نشد در تمام غزل واو حالیه است و باید با تلفظ «و» معروف یعنی با فتحه خوانده شود نه با ضمه
علیرضا پورعباس در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - وله:
از کلمات اصیل و ثقیل فارسی استفاده شده در شعر جیحون یزدی بهمین جهت دلنشین است
وحید بافنده در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۷ در پاسخ به حوا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام
چارده روایت در اینجا یعنی روایات ۱۴ معصوم در تفسیر قرآن.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در حدیث ثقلین فرمودند اگر به قرآن و چهارده معصوم تمسک بجویید به هیچ وجه گمراه نمیشوید.
اینجا هم حافظ میگوید ای کسی که فریاد حقجویی میزنی، اگر از روایات ۱۴ معصوم در تفسیر قرآن بهره ببری، همانند حافظ عشق به فریاد حقجوییات پاسخ میدهد.
برخی اینجا در جوابتان گفتهاند منظور ۱۴ قرائت قرآن است که متاسفانه نسنجیده و نفهمیده بوده است.
خلاصه که آن کسی که قرآن را آورد روش استفاده از آن را هم فرمود، که همان حدیث ثقلین است.
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۰ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۰ - در بیان آنک حکما گویند آدمی عالم صغریست و حکمای اللهی گویند آدمی عالم کبریست زیرا آن علم حکما بر صورت آدمی مقصور بود و علم این حکما در حقیقت حقیقت آدمی موصول بود:
سلام
عزیزم به بخش بعدی توجه کن که پیامبر خود را به کشتی مانند کرده که هرکس بدان چنگ زند رهایی مییابد ( حدیثی است مشهور) حالا اینجا هم داره میگه گرچه تو ظاهرا با خلایق در مصاحبت و در حشر ونشری پلک برهم میزنی مراد از زندگی کردن است ولی در واقع در کشتی اولیای الهی انگار در آرامش خفتهای وظل توجه ایشان به ساحل مقصود خواهی رسید
نیست بر این کاروان این ره دراز /// کی مفازه زفت آید با مفاز
اگر خاطر مبارکتان باشد ،قبلا در توضیح بیت ۲۱۳ همین دفتر در پاسخ به سوال شما در خصوص سمیع وبصیر بودن خداوند به این بیت اشاره شد در اینجا منظور چنین است که این بیابان دنیا گرچه برای ما آدمیان معمولی بسیار راه طولانی وسختی بنظر می آید ولی در نظر اولیا الله و واصلان کوی حقیقت مسافت کوتاهی است زیرا هرلحضه آسمانها وزمین را در مینوردند . به بیت قبلش توجه بکن تازه بعدش هم میگه
این دراز وکوتهی مر جسم راست/// چه دراز وکوته آنجا که خداست
چون خدا مرجسم را تبدیل کرد/// رفتنش بی فرسخ وبی میل کرد
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۵۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۲ - قصهٔ هدیه فرستادن بلقیس از شهر سبا سوی سلیمان علیهالسلام:
سلام
عین تفسیر آقای کریم زمانی بر این بیت چنین است :
حضرت حق واقعا اکسیری عجیب وبی همتاست که چون نیمه پرتویی از او بر تاریکی افتاد ،آن را به خورشید مبدل کرد.
شاد باشی عزیزم
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۴۶ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۴ - بازگردانیدن سلیمان علیهالسلام رسولان بلقیس را به آن هدیهها کی آورده بودند سوی بلقیس و دعوت کردن بلقیس را به ایمان و ترک آفتابپرستی:
سلام اقا کوروش
اگر خاطرت باشد در بخش ۲۲ سفیران بلقیس به عنوان هدیه طلای فراوان برای سلیمان آوردند ولی از دیدن ثروت سلیمان از هدیه خود خجل گردیدند در این بیت سلیمان به آنها میگه تمامی طلا های من را هم به طلای خود بیفزایید وباز پس ببرید در توضیح مصرع دوم آقای کریم زمانی چنین نوشته اند که در گذشته محتشمان بر فرج استر یا قاطر خود قفلی میزدند که حیوان باردار نگردد و بسته به موقعیت اجتماعی فرد جنس قفل متفاوت بوده مثلا آهنی یا از طلا به گفته ایشان در این مصرع وبیت بعدی اشاره به این مطلب داره ،سلیمان میگه به کوری چشم دنیا پرستان این طلا را به فرج استر خود ببندید زیرا طلا لیاقت شرمگاه قاطر را دارد و زردی روی عاشق برای من کفایت است وطلای عاشقان روی زرد ایشان است که دلیل بر محنت فراق وریاضت ایشان از معشوق است .
البته در این تعبیر مغالطهای شده است زیرا قاطر واستر از آمیزش اسب والاغ تولید میشوند و از نظر فیزیولوژی مخنث بوده و در آنان تمایل جنسی ویا در نوع ماده فحلی( قاعدگی ) نیست که نیاز به قفل باشد ،البته ناگفته نماند که در مثل مناقشه نیست .
یسنا قاسمی در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:
این شعر را همایون شجریان در آلبوم به یاد یار، به یاد استاد پرویز مشکاتیان، در ساز و آواز دلبر عیار به زیبایی تمام خوانده است.
اما لینک آن در بیب تونز و اسپاتیفای نبود تا قرار بدم.
ahmad aramnejad در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب:
درود وعرض ادب
در بیت سوم"خفته بودستید تا اکنون شما/که کنون جامه دریدیت از عزا"مصرع اول خفته بودستید اشاره به جمعی از افراد می کند که در زمان بخصوصی خفته بودند با این فرض در مصرع دوم دریدیت(دریدی ات) نادرست است وباید بجایش دریدید درج شود
وحید بافنده در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۰۵ در پاسخ به سید محمد رضا موسوی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام
نه. خواهش میکنم فکر کن. به معنای شعر فکر کن، اگر متوجه شدی چی میگی بعد برای بقیه هم بگو. اگه نفهمیدی لازم یه توضیح برای بقیه نیست...
حافظ مینشسته قرائتهای مختلف قرآن رو میخونده تا اتفاقات خوبی از طرف عشق براش بیفته؟
من که میگم حافظ فقط شعر نمیگفته و کار هم میکرده. منظورم اینه که بیکار نبوده که بخواد خودش و مخاطبش رو به خواندن قرآن با قرائتهای گوناگون تشویق کنه. چه میدونم بالاخره کشاورزی، تجارت یا بالاخره یه کاری واسه امرار معاش میکرده...
وحید بافنده در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۵۶ در پاسخ به محدثه قره حسنلو دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام
دانشمندان ریاضی از روش شمردن شما به وجد آمده و میپرسند: اگر n نفر هر کدام را تایید کنند، پس ۷ ضربدر n قرائت وجود دارد؟
مگر حافظ شعر طنز گفته که شما حاشیه طنز مینویسید؟
وحید بافنده در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۴۹ در پاسخ به ابي دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام
پس از امروز بنشینید در منزل و قرآن رو به ۱۴ قرائت بخوانید تا از جانب عشق اتفاقات خوبی براتون بیفته....
بجای نگرانی در مورد حرفهایی که دیگران در دهان حافظ میگذارند بهتر است در مورد افکاری که در ذهنتان گذاشتهاید کمی نگران باشید...
فرهود در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۴۴ دربارهٔ عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل عاشر - اصل و حقیقت آسمان و زمین نور محمد ص و ابلیس آمد:
در بند ۱۰۳
و جلا و کاشف این غین، نور الهیت باشد.
«جلا» در اینجا یعنی آشکارکننده
وحید بافنده در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۴۱ در پاسخ به کاف دال دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سلام
ادامه بدید. داشتید خوب میرفتید وسط کار ولش کردید. اجازه بدید من بگم. اینطور که شما گفتید، حافظ مینشسته قرآن را با ۱۴ روش قرائت میخونده و مخاطبش رو هم به این کار دعوت میکنه، چرا که در اینصورت عشق به فریاد وی میرسد!!!
منم بجای آرزوی موفقت برایتان، آرزوی سلامتی دارم...
حسین علیزاده در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
آدمرو یاد حضرت زینب (سلامالله علیها) میندازه.
برترین سلامهای خداوند بر شخصیت درخشان تاریخ بشریت، امام حسین(علیهالسلام) و همراهانش...
پریشان در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۳۰ دربارهٔ اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۱:
به گمانم این شعر منسوب به خیام است.
ج اروجی در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴: