گنجور

 
فیض کاشانی

راه حق را مرد باید مرد کو

توشهٔ آن درد باید درد کو

چهرهٔ گلگون درینره کی خرند

زرد باید روی روی زرد کو

اشک باید گرم باشد آه سرد

اشگ گرم ایجان و آه سرد کو

فرد میباید شدن از غیر او

سالکی از ما سوی الله فرد کو

در ره او گرد می‌باید شدن

آنکه گردد در ره او گرد کو

یار کی همدرد باید راه را

ای دریغا یار کی همدرد کو

پرورش باید ز عشق دوست جان

فیض را از عشق جان پرورد کو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode