گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرعلیشیر نوایی

گر حکم قتلم فرمود دلخواه

جان مژده دادم الحمدلله

ای شیخ جاهل در دیر و اهل

ما را که نبود سوی حرم راه

ساقی مستم می ده به دستم

کز توبه ام شد بودن به اکراه

آورده بلبل افسانه گل

مائیم و صد آه از هجر آن ماه

ما را براندند و آخر بخواندند

زهاد عاقل رندان آگاه

ای شیخ سرکش پاکی زهر غش

بادا پناهت پاکان درگاه

نبود به فانی زهد نهانی

رندست و عاشق والله بالله