گنجور

 
عراقی

ای یار، بیا و یاریی کن

رنجه شو و غم‌گساریی کن

آخر سگک در تو بودم

یادم کن و حق‌گزاریی کن

ای نیک، ز من همه بد آمد

نیکی کن و بردباریی کن

بر عاشق خود مگیر خرده

ای دوست بزرگواریی کن

ای دل، چو تو را فتاد این کار

رو بر در یار زاریی کن

ای بخت، بموی بر عراقی

وی دیده، تو نیز یاریی کن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode