از بس قماش دامن دلدار نازک است
دستم ز کار اگر نرود کار نازک است
از طوف گلشنت ادبم منع میکند
کیفیت درشتی این خار نازک است
تا دم زنی چو آینه گردانده است رنگ
این کارگاه جلوه چه مقدار نازک است
عرض وفا مباد وبال دگر شود
ای ناله عبرتی که دل یار نازک است
تا کشت جنبش مژه سیل بنای اشک
بیپرده شد که طینت هموار نازک است
ای نازنین طبیب ز دردت گداختم
پیش آ،که نالهٔ من بیمار نازک است
فرصت کفیل این همه غفلت نمیشود
خوابت گران و سایهٔ دیوار نازک است
مشکل به نفی خود کنم اثبات مدعا
آیینه وهم و خاطر زنگار نازک است
وحدت به هیچ جلوه مقابل نمیشود
بیرنگ شو که آینه بسیار نازک است
اظهار ما ز حوصله آخر به عجز ساخت
چندان که ناله خون شده منقار نازک است
اندیشه در معاملهٔ عشق داغ شد
آیینه اوست یا منم، اسرار نازک است
بیدل نمیتوان ز سر دل گذشتنم
این مشت خون ز آبله صد بار نازک است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل تصور کمر یار نازک است
باریک شو که رشته این کار نازک است
دل شاخ شاخ گشت درین کار شانه را
پرداز زلف و کاکل دلدار نازک است
تا ماجرای شانه و زلفش کجا رسد
[...]
در وادی وفا ره و رفتار نازک است
چون رنگ گل، طبیعت هر خار نازک است
شرم تو کرده با همه کس آشنا ترا
چون برگ لاله، روی تو بسیار نازک است
می بایدم ز کوچه ی سنگین دلان گذشت
[...]
روی و لب و تن و ذقن یار نازک است
مانند برگ نسترن، این چار نازک است
گر سیم و زر طلب کند و جسم و جان و سر
منت پذیر شو که دل یار نازک است
ای دل خیال بوس لب آن صنم مکن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.