غزل شمارهٔ ۲۱۱
سلسلهٔ شوقکیست سر خط آهنگ ما
رشته به پا میپرد از رگ گل رنگ ما
نقد جهان فسوس سهل نباید شمرد
دل بهگره بسته است آبله در چنگ ما
با همه افسردگی جوش شرار دلیم
خفته پریخانهای در بغل سنگ ما
درتپش آباد دل قطع نفس میکنیم
نیست ز منزل برون جاده و فرسنگ ما
پردهٔ سازنفس سختخموشی نواست
رشته مگر بگسلد تا دهد آهنگ ما
در قفس عافیت هرزه فسردیم حیف
شور شکستی نزدگل به سر رنگ ما
سعیگوهر برگرفت بار دل از دوش موج
آبله چشمی ندوخت بر قدم لنگ ما
عالم بیمطلبی عرصهٔ پرخاش کیست
نیست روان خون زخم جزعرق ازجنگ ما
رشتهٔ چندین امل یکگره آمد بهعرض
بر دو جهان مهر زد یأس دل تنگ ما
بیدل از اقبال عجز درهمه جا چیده است
آبله و نقش پا افسر واورنگ ما
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: بیدل نشر نگاه | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.