نه مفصل نه مجملی دارد
ما و من حرف مهملی دارد
اوج اقبال نه فلک دیدیم
سیر یک پشت پا تلی دارد
زبر چرخ از امل بریدن نیست
سر این رشته مغزلی دارد
موشکاف عیوب جاه مباش
تاج زرین سر کلی دارد
در تجمل چه ممکن است آرام
پشت این بام دنبلی دارد
نقش هرکس مکرر است اینجا
آگهی چشم احولی دارد
سایه در خواب میشمارد کام
عاجزی کفش مخملی دارد
مصلحتهاست وقف موی سپید
هر سری فکر صندلی دارد
گرچه هر اول آخر است آخر
لیک آخر هم اولی دارد
کار مجنون به طرهٔ لیلی است
قصهٔ ما مسلسلی دارد
بیدل از حیرتم گذشتن نیست
آب آیینه جدولی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.