گنجور

 
عطار

چون گل بشکفت ساعتی برخیزیم

بر شادی می، ز دست غم بگریزیم

باشد که بهار دیگر ای هم نفسان

گل میریزد ز بار و ما میریزیم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode