گنجور

 
عطار

دوش آمد و گفت: «در درون ما را باش

در خاک نشین و غرقِ خون ما را باش»

بر من میزد تاکه ز من هیچ نماند

چون هیچ شدم گفت: «کنون ما را باش!»

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode