گنجور

 
عطار

دوش آمد و دل ازو کبابی میگشت

تا باده به کف کرد و خرابی میگشت

در سینهٔ جانم فلکی گردان کرد

پس گردِ فلک چو آفتابی میگشت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode