گنجور

 
عطار

از شرم رخت سرخی گل میبشود

وز شور لبت تلخی مل میبشود

چون با تو به پل برون نمیشد آبم

خون میگریم اگر به پل مینشود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode