گنجور

 
عطار

ای دل هر دم دست به خون نتوان برد

ور دل بردی ز غم کنون نتوان برد

وی دیده تو کم گری که چندینی آب

در هیچ زمین به پل برون نتوان برد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode