گنجور

 
عطار

دنیا که جوی وفا ندارد در پوست

هر لحظه هزار مغز سرگشتهٔ اوست

چیزی که خدای دشمنش میدارد

گر دشمن حق نهای، چرا داری دوست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode