گنجور

 
عطار

یکی مجنون که رفتی در ملامت

بدو گفتند فردای قیامت

کسی باشد که ده ساله نماز او

منادی می‌کند شیب و فراز او

بیک گرده ازو نخرد کسی آن

بگوید بر سر مجمع بسی آن

جوابش داد مجنون کان نیرزد

نمازش آن همه یک نان نیرزد

که گر بخریدی آن را خلق وادی

نبودی حاجت چندان منادی

اگر صد کار باشد در مجازت

نیاید یاد ازان جز در نمازت

نمازت چون چنین باشد مجازی

بوَد اندر حقیقت نانمازی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode