گنجور

 
انوری

ای عشق به جز غمم رفیقی دگر آر

وی وصل غرض تویی سر از پیش برآر

وی هجر بگفته‌ای بریزم خونت

گر وقت آمد بریز و عمرم به سر آر

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode