شمارهٔ ۱۵۷ - شراب خواهد
ای جهانی پر از مکارم تو
انوری در جهان ترا دارد
چون قویدل بود به رحمت تو
هر زمان زحمتت همی آرد
چکند گرچه نیست بر تو عزیز
خویشتن خوار مینپندارد
بسکه کوشد که با تو دم نزند
کرمت خامشش بنگذارد
مبرمی شرط شاعریست ولیک
بنده را زان شمار نشمارد
اینک این مباینت حکمیست
که به انصاف حکم بگزارد
اینکه او پشت دست میخاید
همه را پشت پای میخارد
چه کنم قصه چون دراز کنم
عیش تلخم همی بیازارد
آب چون آتشم فرست که باد
بر سرم خاک غم همی بارد
آب انگور بوک سعی کند
تا غمم غوره در نیفشارد
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.