گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

ای با رخت انوار مه و خور همه هیچ

با لعل تو سلسبیل و کوثر همه هیچ

بودم همه بین، چو تیزبین شد چشمم

دیدم که همه تویی و دیگر همه هیچ

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode