گنجور

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۳ - وله

 

تا پای نهند بر سر حران

با کون فراخ گنده و ژنده

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۴ - وله

 

ز آن در مثل گذشت که شطرنجیان زنند

شاهان بیهده چو کلیدان بی کده

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۵ - وله

 

ستبره بدند عاشقان بساق و میان

بلای گیسوی دوشیزگان به بش دیزه؟

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۶ - وله

 

گر شوم بودتی بغلامی بنزد خویش

با ریش شوم تر ببر ما هر آینه

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۷ - در هجو قریع الدهر از شعرای معاصر خود گوید

 

هجا کردست پنهان شاعران را

(قریع) آن کور ملعون چشم گشته

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۹۲ - وله

 

جلب کشی و همه خان و مانت پر جلب است

بدی جلب کش و کرده بکودکی جلبی

عسجدی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode